Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گرافیت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el grafito
/ɡɾafˈito/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
گرافیت
1.Patty dibujó el retrato con grafito.
1. "پتی" پرتره را با گرافیت کشید.
کلمات نزدیک
calcita
cuarzo
zafiro
jade
ópalo
lava
magma
planeta
estrella
sol
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان