[اسم]

l'échéance

/eʃeɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 موعد پرداخت موعد مقرر، سر رسید

  • 1.Cette facture vient à échéance le 3 de ce mois.
    1. این فاکتور، سوم این ماه به موعد پرداخت (ش) میرسد.
  • 2.L'échéance du paiement est la semaine prochaine.
    2. موعد مقرر پرداخت هفته آینده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان