[اسم]

l'écharde

/eʃaʀd/
قابل شمارش مونث

1 خرده تراشه

  • 1.Avoir une écharde dans le doigt.
    1. یک خرده (چوب) در انگشت داشتن.
  • 2.C'est une écharde dans la chair.
    2. این خرده (چوب) در گوشت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان