[صفت]

échelonné

/eʃ(ə)lɔne/
قابل مقایسه

1 زمان‌بندی شده

  • 1.Nos pauses sont échelonnées pour éviter que le magasin soit vide.
    1. استراحت‌های ما زمان‌بندی شده است تا مغازه خالی نماند.
  • 2.Nous avons parlé d'un programme échelonné.
    2. ما از یک برنامه‌ی زمان‌بندی شده صحبت کردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان