[صفت]

écossais

/ekɔsɛ/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: écossaise] [مذکر قبل از حرف صدادار: écossais] [جمع مونث: écossaises] [جمع مذکر: écossais]

1 شطرنجی (طرح)

  • 1.Elle portait une grande écharpe écossaise.
    1. او یک شال شطرنجی بزرگ پوشیده بود.
  • 2.Le tissu écossais vous va vraiment bien.
    2. پارچه شطرنجی به شما واقعا می‌آید.

2 (مربوط به) اسکاتلند اسکاتلندی

  • 1.J'aime beaucoup la cuisine écossaise.
    1. من آشپزی اسکاتلندی را خیلی دوست دارم.
[اسم]

l'Écossais

/ekɔsɛ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Écossais] [مونث: Écossaise]

3 (فرد) اسکاتلندی

  • 1.Ma sœur a épousé un Écossais.
    1. خواهرم با یک (فرد) اسکاتلندی ازدواج کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان