[فعل]

égaliser

/eɡalizˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: égslisé] [حالت وصفی: égalisant] [فعل کمکی: avoir ]

1 متعادل کردن برابر کردن

  • 1.La mort égalise les conditions.
    1. مرگ شرایط را برابر می‌کند.

2 هموار کردن مسطح کردن

  • 1.Égaliser un terrain
    1. زمینی را مسطح کردن

3 مساوی کردن (مسابقه) مساوی شدن

  • 1.Ils ont égalisé une minute avant la fin du match.
    1. آنها یک دقیقه قبل از پایان بازی مساوی کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان