[اسم]

l'électeur

/elɛktœʀ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: électeurs] [مونث: électrice]

1 رای دهنده

  • 1.Beaucoup de nos électeurs sont inquiets.
    1. بسیاری از رای دهندگان ما نگران هستند.
  • 2.Les électeurs choisissent les députés mais pas les sénateurs.
    2. رای دهندگان نمایندگان را انتخاب می‌کنند اما سناتورها را نه.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان