[اسم]

l'équivalence

/ekivalɑ̃s/
قابل شمارش مونث

1 تعادل برابری، هم سنگی

  • 1.Il y a équivalence entre ces deux diplômes.
    1. بین این دو مدرک برابری وجود دارد.
  • 2.Obtenir une équivalence.
    2. دستیابی به یک تعادل.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان