[اسم]

l'évocation

/evɔkasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 به یاد آوردن تجدید خاطره کردن

  • 1.Il sourit à l'évocation de ce souvenir.
    1. او در به یاد آوردن این خاطره لبخند زد.
  • 2.L'évocation de ces événements est encore douloureuse.
    2. به یاد آوردن این اتفاق‌ها هنوز دردناک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان