[عبارت]

être de bon poil

/ɛtʁə də bɔ̃ pwal/

1 سرحال بودن شنگول بودن

  • 1.Je suis de bon poil ce matin, alors tu peux me demander tout ce que tu veux !
    1. من امروز سر کیف هستم بنابریان تو می‌توانی هرچه که می‌خواهی از من درخواست کنی.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنای تحت اللفظی این عبارت "از موی خوب بودن" است، این عبارت به قرن نوزدهم باز می گردد. مو چیزی است که قبل از پوست در یک انسان دیده می شود، مثل خلق و خو که اولین چیزی است که در فرد ظاهر می شود، به همین دلیل است که عبارت "از موی خوب بودن" به معنی "خلق و خوی خوب"، "سرحال بودن" و یا "شنگول بودن" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان