[اسم]

l'aberration

/abeʀasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 کار خبط خطا

2 حماقت نادانی

  • 1.C'est une véritable aberration.
    1. این یک حماقت واقعی است.
  • 2.Laisser conduire un aveugle est une aberration !
    2. اجازه رانندگی به یک نابینا دادن حماقت است!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان