[اسم]

l'amende

/amɑ̃d/
قابل شمارش مونث

1 جریمه جزای نقدی

  • 1.Il reçoit une amende pour excès de vitesse.
    1. او به دلیل سرعت زیاد یک جریمه دریافت می‌کند.
  • 2.J'ai oublié mon billet de train et j'ai dû payer une amende.
    2. من بلیط قطارم را فراموش کردم و مجبور شدم جریمه بپردازم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان