[فعل]

arroser

/aʀoze/
فعل گذرا
[گذشته کامل: arrosé] [حالت وصفی: arrosant] [فعل کمکی: avoir ]

1 آب دادن (به گیاهان)

  • 1.Il faut arroser les radis tous les jours.
    1. باید هرروز به تربچه‌ها آب داد.
  • 2.Mon père prend soin du jardin et adore arroser les plantes.
    2. پدرم از باغچه مراقبت می‌کند و عاشق آب دادن به گیاهان است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان