[اسم]

l'attrait

/atʀɛ/
قابل شمارش مذکر

1 کشش جذابیت

  • 1.La solitude a pour elle beaucoup d'attrait.
    1. تنهایی برای او خیلی جذابیت دارد.
  • 2.Le journaliste avait un attrait pour les sciences occultes.
    2. روزنامه‌نگار نسبت به علوم ماوراطبیعه کشش داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان