[عبارت]

avoir tort

/avwaʀ tɔʀ/

1 اشتباه کردن مقصر بودن

  • 1.Elle avait trop d'orgueil pour dire qu'elle avait eu tort.
    1. او برای گفتن اینکه اشتباه کرده است، خیلی غرور داشت.
  • 2.Il a reconnu avoir tort.
    2. او مقصر شناخته شد [اعلام شد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان