[عبارت]

avoir raison

/avwaʀ ʀɛzɔ̃/

1 حق داشتن

  • 1.Les employés ont eu raison de faire la grève.
    1. کارمندان حق داشته‌اند که اعتراض کنند.
  • 2.Tu pourrais avoir raison.
    2. ممکن است تو حق داشته باشی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان