[عبارت]

avoir peur de

/avwaʀ pœʀ də/

1 ترس داشتن از هراس داشتن از

  • 1.Elle a peur de prendre seule le train tard le soir.
    1. او از تنها سوار قطار شدن در شب ترس دارد.
  • 2.On ne devrait pas avoir peur de l'essayer, car on n'a rien à perdre.
    2. نباید از تلاش کردن هراسی داشته باشیم زیرا هیچ چیز برای از دست دادن نداریم.
  • 3.Sophie a peur des araignées.
    3. "سوفی" از عنکبوت‌ها می‌ترسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان