[عبارت]

avoir un chat dans la gorge

/avwaʁ ɛ̃ ʃa dɑ̃ la ɡɔʁʒ/

1 صدای (کسی) گرفتن

  • 1.Désolé, un chat dans la gorge.
    1. عذر میخواهم، صدایم گرفته است.
  • 2.J'ai certainement pris froid, j'ai un chat dans la gorge.
    2. من مطمئنا سرما خوردم، صدایم گرفته است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "یک گربه در گلو داشتن" است که کنایه از "صدای کسی گرفتن" است؛ کنایه از این است که کسی صدایش در نمی‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان