[فعل]

bâtir

/bɑtiʀ/
فعل گذرا
[گذشته کامل: bâti] [حالت وصفی: bâtissant] [فعل کمکی: avoir ]

1 ساختن بنا کردن

  • 1.Bâtir une maison.
    1. ساختن یک خانه.
  • 2.Le fermier avait bâti sa maison.
    2. کشاورز خانه‌اش را ساخته بود.

2 پایه‌ریزی کردن به وجود آوردن

  • 1.Il a bâti rapidement son plan.
    1. او به سرعت نقشه‌اش را پایه‌ریزی کرده است.
  • 2.Petit à petit, cet homme a bâti son empire.
    2. اندک اندک این مرد امپراطوری‌اش را پایه‌ریزی کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان