[اسم]

le bâton

/batɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 عصا چوب‌دستی، باتوم

  • 1.Le vieil homme utilise un bâton pour marcher.
    1. مرد پیر از یک عصا برای راه رفتن استفاده می‌کند.
  • 2.Les enfants commencent souvent à skier sans bâtons.
    2. بچه‌‌ها اغلب بدون باتوم [چوب‌دستی] شروع به اسکی کردن می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان