[اسم]

la baby-sitter

/babisitœʀ/
قابل شمارش مونث
[جمع: baby-sitters]

1 پرستار بچه

  • 1.Il faut que je pense à trouver une baby-sitter pour vendredi soir.
    1. باید به پیدا کردن یک پرستار بچه برای چهارشنبه عصرها فکر کنم.
  • 2.Maintenant vous n'êtes plus seulement étudiante, vous êtes également baby-sitter.
    2. حالا شما دیگر فقط یک دانشجو نیستید، شما یک پرستار بچه نیز هستید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان