[اسم]

la bagarre

/baɡˈaʁ/
قابل شمارش مونث

1 دعوا نزاع، کتک‌کاری

  • 1.Des bagarres ont éclaté entre la police et les manifestants.
    1. گزارش نزاعی بین پلیس و تظاهرات کنندگان داده شده است.
  • 2.Je me suis trouvé pris dans la bagarre.
    2. دیدم وسط دعوا هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان