[صفت]

balbutiant

/balbysjɑ̃/
قابل مقایسه

1 در مراحل آغازین در مراحل اولیه

  • 1.Il faut faire attention, cette technique est encore balbutiante.
    1. باید توجه کرد، این اختراع هنوز در مراحل آغازین است.
  • 2.Une science encore balbutiante.
    2. دانشی همچنان در مراحل اولیه.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان