[اسم]

le blanchiment

/blɑ̃ʃimɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 سفیدکاری

2 پولشویی

3 سفیدسازی (دندان)

  • 1.Cette publicité promet un blanchiment des dents parfait.
    1. این تبلیغ سفیدسازی کامل دندان‌ها را تضمین می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان