[اسم]

la boucle

/bukl/
قابل شمارش مونث

1 سگک قلاب

  • 1.Il portait des chaussures démodées avec des boucles en or.
    1. او کفش‌هایی از مد افتاده [دمده] با سگک‌های طلایی پوشیده بود.
  • 2.Je déteste cette boucle de ceinture.
    2. من از این سگک کمربند متنفرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان