[اسم]

le bouton pression

/butɔ̃ pʀesjɔ̃/
قابل شمارش مذکر
[جمع: boutons pressions]

1 دکمه قابلمه‌ای دکمه فشاری

  • 1.Il faudrait mettre un bouton pression.
    1. باید یک دکمه قابلمه‌ای گذاشت.
  • 2.Les boutons pressions sont très pratiques.
    2. دکمه‌های قابلمه‌ای خیلی کارآمد هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان