[اسم]

le bras droit

/bʁa dʁwa/
قابل شمارش مذکر
[جمع: bras droits]

1 دست راست کمک حال همیشگی

  • 1.Il avait été le bras droit de Frank Rizzo.
    1. او دست راست "فرانک ریتزو" بوده است.
  • 2.Il devient le bras droit des pires criminels.
    2. او دست راست بدترین مجرمین شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان