[اسم]

les bretelles

/bʀətɛl/
قابل شمارش جمع مونث

1 دوبنده شلوار ساسبند

  • 1.J'ai les épaules tombantes et mes bretelles glissent sans arrêt.
    1. شانه‌های افتاده‌ای دارم و دوبنده‌ی شلوارم مدام سر می‌خورد.
  • 2.Je préfère les bretelles aux ceintures.
    2. من دوبنده‌ی شلوار را به کمربند ترجیح می‌دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان