[قید]

brièvement

/bʀijɛvmɑ̃/
غیرقابل مقایسه

1 به طور خلاصه به اختصار

مترادف و متضاد en long et en large
  • 1.Brièvement, sans explications inutiles, exposez votre affaire.
    1. به اختصار، بدون توضیحات بیهوده، کارتان را شرح دهید.
  • 2.L'auteur a mentionné brièvement son frère dans le livre.
    2. نویسنده به طور خلاصه به برادرش در کتاب اشاره کرده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان