[اسم]

le briquet

/bʀikɛ/
قابل شمارش مذکر

1 فندک

  • 1.J'ai besoin d'un briquet pour allumer le barbecue.
    1. برای روشن کردن باربکیو به یک فندک نیاز دارم.
  • 2.Mon briquet ne fonctionne plus.
    2. فندکم دیگر کار نمی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان