[عبارت]

c'est à l'eau

/sɛt- a lo/

1 نقش بر آب شد نقشه‌ها عملی نشد

  • 1.Il ne partira pas à l’aventure, son projet est à l’eau.
    1. او به ماجراجویی نخواهد رفت، برنامه‌اش نقش بر آب شد.
  • 2.Si il pleut ce soir, le concert en plein air sera à l’eau.
    2. اگر امروز عصر باران ببارد، کنسرت در هوای آزاد نقش بر آب خواهد شد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "بر آب بودن" است که کنایه از "نقش بر آب شدن" چیزی و یا "عملی نشدن نقشه" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان