[اسم]

le cabanon

/kabanɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 کلبه

  • 1.Les enfants ont construit un cabanon au fond du jardin.
    1. بچه‌ها در انتهای باغ یک کلبه ساختند.
  • 2.Ranger ses outils dans le cabanon.
    2. چیدن ابزار [وسایل] در کلبه.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان