[اسم]

la cachotterie

/kaʃɔtʀi/
قابل شمارش مونث

1 پنهان کردن مسائل جزیی پنهان‌کاری

  • 1.Il fait des cachotteries.
    1. او مسائل جزیی را پنهان می‌کند.
  • 2.Les cachotteries ont été révélées.
    2. پنهان‌کاری‌ها برملا شدند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان