[اسم]

la casquette

/kaskɛt/
قابل شمارش مونث
[جمع: casquettes]

1 کلاه لبه‌دار کلاه کپی

  • 1.Je portais une casquette tous les jours en Irak.
    1. در "عراق" هر روز کلاه لبه‌دار می گذاشتم.
  • 2.Notre chauffeur doit avoir une casquette.
    2. راننده ما باید کلاه لبه‌دار داشته باشد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان