[اسم]

le cauchemar

/koʃmaʀ/
قابل شمارش مذکر

1 کابوس

  • 1.Après l'accident, il a fait beaucoup de cauchemars.
    1. بعد از تصادف، او خیلی کابوس میدید.
  • 2.J'ai fait un horrible cauchemar.
    2. من یک کابوس وحشتناک دیدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان