[اسم]

le chameau

/ʃamo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: chameaux]

1 شتر

  • 1.Celui qui a deux bosses, c'est le chameau !
    1. آن (حیوانی) که دو کوهان دارد شتر است.
  • 2.Il a traversé le désert à dos de chameau.
    2. او سوار بر شتر از صحرا عبور کرد.

2 آدم بدجنس

  • 1.Ah ! le chameau ! Qu'est-ce qui lui prend?
    1. اه، بدجنس! چشه؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان