[اسم]

le chaton

/ʃatˈɔ̃/
قابل شمارش مذکر

1 بچه‌گربه

  • 1.Il vit avec un chaton qui grandit peu à peu.
    1. او با بچه‌گربه‌ای زندگی می‌کند که دارد کم‌کم بزرگ می‌شود.

2 کرک

3 گل‌آذین شاتون گل‌آذین دُم‌گربه‌ای

4 نگین (سنگ یا مروارید انگشتر)

  • 1.Le chaton de cette bague est en perle.
    1. نگین این حلقه مروارید است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان