[اسم]

le chef de service

/ʃɛf də sɛʁvis/
قابل شمارش مذکر
[جمع: chefs de service]

1 رئیس بخش

  • 1.Il est notre nouveau chef de service.
    1. او رئیس بخش جدید ماست.
  • 2.Je suis médecin, et chef de service.
    2. من پزشک و رئیس بخش هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان