[اسم]

les cheveux

/ʃəvø/
قابل شمارش جمع مذکر

1 گیسوان موها

  • 1.Mes longs cheveux me gênent quand je fais du sport.
    1. وقتی ورزش می‌کنم موهای بلندم اذیتم می‌کند.
avoir les cheveux courts/longs
موهای کوتاه/بلندی داشتن
  • Elle a les cheveux longs et bouclés.
    او موهای فر و بلندی دارد.
se faire couper les cheveux
به آرایشگاه رفتن و موهای خود را کوتاه کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان