[اسم]

la cicatrice

/sikatʀis/
قابل شمارش مونث

1 جای زخم اثر زخم

  • 1.L'intervention m'a laissé une cicatrice.
    1. عمل جراحی برایم اثر زخم به جا گذاشت.
  • 2.La blessure a guéri rapidement et n'a pas laissé de cicatrice.
    2. جراحت به سرعت بهبود یافت و جای زخم باقی نذاشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان