[عبارت]

claquer des dents

/klake de dɑ̃/

1 لرزیدن (از سرما)

  • 1.Martha claquait des dents à cause du froid.
    1. "مارتا" به دلیل سرما می‌لرزید.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "خوردن دندان‌ها به یکدیگر" است و کنایه از "لرزیدن (از سرما)" است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان