[اسم]

la cloche

/klɔʃ/
قابل شمارش مونث

1 زنگ

  • 1.Le professeur sonne la cloche chaque matin.
    1. استاد هر صبح زنگ را می‌زند.
  • 2.Les cloches de l'église sonnent à toute volée.
    2. زنگ‌های کلیسا با صدایی مهیب می‌نوازند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان