[اسم]

la collaboration

/kɔ(l)labɔʀasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 همکاری

  • 1.Cet accord commercial permet une collaboration.
    1. این قرارداد تجاری موجب یک همکاری می‌شود.
  • 2.Il veut pouvoir compter sur la collaboration de tous.
    2. او می‌خواهد بتواند روی همکاری همه حساب کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان