[فعل]

communiquer

/kɔmynike/
فعل گذرا
[گذشته کامل: communiqué] [حالت وصفی: communiquant] [فعل کمکی: avoir ]

1 ابلاغ کردن اعلام کردن

  • 1.Les médias communiquent les nouvelles.
    1. رسانه‌ها اخبار را اعلام می‌کنند.

2 منتقل کردن انتقال دادن

  • 1.Communiquer une maladie
    1. بیماری را منتقل کردن

3 رابطه داشتن تماس داشتن

  • 1.Ils communiquent avec les médias.
    1. آنها با رسانه‌ها رابطه دارند.
  • 2.J'utilise le téléphone pour communiquer avec mes clients.
    2. من برای تماس داشتن با مشتریانم از تلفن استفاده می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان