[اسم]

le contentement

/kɔ̃tɑ̃tmɑ̃/
قابل شمارش مذکر

1 رضایت خوشنودی

  • 1.Son contentement était visible.
    1. رضایتش مشهود بود.
  • 2.Tout le monde sait que la joie est dans le contentement.
    2. همه می دانند که شادی در رضایت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان