[اسم]

la contribution

/kɔ̃tʀibysjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 کمک همکاری

  • 1.Ce projet nécessite la contribution de nombreux ingénieurs.
    1. این طرح نیازمند همکاری تعدادی از مهندسین است.
  • 2.Il a donné telle somme pour sa contribution.
    2. او به عنوان کمکش چنین مبلغی داده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان