[اسم]

le cordon ombilical

/kɔʀdɔ̃ ɔ̃bilikal/
قابل شمارش مذکر
[جمع: cordons ombilicaux]

1 بند ناف

  • 1.L'infirmière coupe le cordon ombilical qui relie le bébé à sa mère.
    1. پرستار بند ناف را که بچه را به مادرش وصل می‌کند، می‌برد.
  • 2.Le cordon ombilical ne sera pas coupé.
    2. بند ناف بریده نخواهد شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان