[اسم]

la coriandre

/kɔʁjɑ̃dʁ/
قابل شمارش مونث

1 گشنیز

  • 1.J'ai ajouté du gingembre et de la coriandre au plat.
    1. من زنجفیل و گشنیز به غذا اضافه کردم.
  • 2.Le chef dépose deux branches de coriandre sur sa salade.
    2. سرآشپز دو شاخه گشنیز روی سالادش قرار می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان