[اسم]

le corned-beef

/kɔʁnɛd bif/
قابل شمارش مذکر
[جمع: corned-beefs]

1 گوشت گاو پخته و نمک سود شده

  • 1.Ce midi, c'est corned-beef aux petits pois.
    1. امروز ظهر (غذا) گوشت گاو پخته و نمک سود شده با نخود فرنگی است.
  • 2.Je veux un sandwich au corned-beef.
    2. من یک ساندویچ گوشت گاو پخته و نمک سود شده می‌خواهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان