[اسم]

le corps législatif

/kɔʁ leʒislatif/
غیرقابل شمارش مذکر

1 قوه مقننه قوه قانون‌گذاری

  • 1.En outre, le corps législatif n'a pas de réel pouvoir.
    1. علاوه بر این، قوه مقننه قدرت حقیقی ندارد.
  • 2.Nous avons également une femme sénateur dans le corps législatif de l'État.
    2. همچنین ما یک خانم سناتور در قوه مقننه دولت داریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان